دندانپزشكي
سلام دخي كوچولو جونم؛) چند روزي بود هي دندونت رو نشون ميدادي و مي گفتي درد مي كنه... خلاصه منم ديروز صبح زنگ زدم يه دكي نزديك خونمون و براي عصري برات وقت گرفتم... خلاصه رفتيم كلينيك و طبقه اختصاصي كودكان... يه خانه كوچولو داشت كه با يه بچه ديگه مشغول بازي شديد و كلي بهت خوش گذشت كه نوبتمون شد... اولش راحت نشستي و دهانت رو باز كردي فكر كردي مثل دفعه هاي قبله كه مي بردمت پيش اون خانم دكيه! اتفاقا مانيتور هم داشت و حواست رفت به ديدن كارتون ،... بعد خانم دكي گفت دوتا پوسيدگي داري كه به عصب رسيده! منم گفتم زياد زمان ميبره گفت نه! و شروع كرد!!! اول با يه پنبه روي لثه ات مواد بي حسي زد و بعد امپول!!!! و تو همش جيغ زدي و وول خوردي و به زور نگهت داشتي...